سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های خزانه

زندگی

  رسم زندگی این است

یک روز کسی را دوست می داری

 و روز بعد تنهایی

به همین سادگی

او رفته است

و همه چیز تمام شده است

مثل یک مهمانی که به آخر می رسد

و تو به حال خود رها می شوی

چرا غمگینی؟

این رسم زندگی است...

 

 

انسان پدیده ای غریب است : به فتح هیمالیا می رود ، به کشف اقیانوس آرام دست میابد ، به ماه و مریخ سفر می کند ، تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند و آن دنیای درونی وجود خود است.

وقتی که خیلی دیره ، تازه می فهمی که اونی که از همه ساکت تر بود ، بیشتر از همه دوستت داشت .... ولی تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغی بود
 

 

 

 

خدایا ... این سرنوشتی که برام بافتی , قسمت یقش یه خورده تنگه , قربون دستت شلش کن , دارم خفه میشم...


[ دوشنبه 91/6/6 ] [ 1:7 عصر ] [ خزانه ] [ نظر ]